۱۳۸۸ مهر ۸, چهارشنبه

دلم لک زده برای نوشتن یه داستان کوتاه...

دو باره نمیخوام چشای خیسمو کسی ببینه... یه عمره حال و روز من همینه... کسی به پای گریه هام نمیشینه...


بازم،دلم گرفتو گریه کردم... بازم به گریه هام میخندم...


بازم، صدای گریه مو شنیدن...همه به گریه هام میخندن...


دوباره... یه گوشه میشینمو واسه دلم میخونم هنوز توو حسرت یه همزبونم... ول نمیشه و اینو میدونم....



صدای قطرات بارانی بی پایان، تمام وجود مرا به آغوش میکشد و باز این اشکهای بی رمق من است که در پس بارانی زلال، خود را پنهان میدارد...


بوی باران در تار و پود تنم رخنه کرده است و چشمان تارم خیره به نوری است که بر روی باران محسور در چاله، منعکس شده است که با ضرب آهنگ قطرات باران بالا و پائین می پرد...


احساس لرزش تپشهای قلبم که بر روی زانوانم تکیه داده ام، در پس لرزشهای تنم، آرام آرام رنگ می بازد. همچون برگهای زرد پائیزی که در آغوش شب آرمیده اند و دیگر برای چشم نوازی نوری ندارند...


(من فکر میکنم این کلماتی که همینجور دارن توی ذهنم دو دو میزنن قصه غم انگیزی رو بسازن... و این با قوانینم همخونی نداره...).


غلط کردم دیگه دلم لک نزده برای نوشتن یه داستان کوتاه ... خر من از کرگی بز بود...


سه شنبه هفتم مهر ماه سال 1388

۱۴ نظر:

  1. خر من هنوزم بزرگ نشده...
    يعني بقيه اين طوري فك ميكنن...
    شايدم درست فك ميكنن...!

    پاسخحذف
  2. آخییییییی الهی خاتون دور اون دلت یه دور درجابزنه...اینقدر غم انگیز بود که دلم کباب خواست.

    حالا خداییش این چندتا پاراگراف رو خودت نوشتی ؟؟نه جووون من کار خودنه؟؟؟
    بی خبر دیگه!!!داشتیم؟؟؟؟؟

    پاسخحذف
  3. مثل اینکه این بلاگفا لعنتی باز دچار مشکل شده نمیشه وارد بخش مدیریت شد..اگه دیدی جواب نمیدم فکر نکنی کم آوردمااااا

    پاسخحذف
  4. جناب خوشبخت اوامر شما انجام شد...جواب اون سوالتون هم خیلی سخت نیست یه کم فکر کنی میفهمی از کجا فهمیدم.

    پاسخحذف
  5. جناب خوشبخت پیغام دارین در کامنتدونی بنده...در ضمن کدوم آف رو گفتی منظورت تو یاهو مسنجره؟؟؟یا همین وبلاگ..اگه مسنجه که من آفی نداشتم اگه وبلاگه که دارم تند تند چک میکنم دیگه..

    پاسخحذف
  6. وااااااااای گمونم درست شد..
    بذارید در مورد پستتون نظر بدم..

    بهتون نمیاد اینقدر جدی هم بتونید صحبت کنید ها..

    حالا اگه استعداد دارید یه داستان کوتاه هم بنویسید.. ما که همه ی نوشته هاتون رو خوندیم، تحمل یه داستان کوتاه رو هم داریم نگران نباشید..

    شوخی کردم..
    شاد زی همیشه........

    پاسخحذف
  7. اوههه.. اینجا هم تاییدیه داره..

    راستی به اینکه کد نویس هستیدایمان آوردم.. واسه اینکه کامنتینگتون درست شده انگار..

    شاد زی همیشه...

    پاسخحذف
  8. حالا یه سوال، میگم جناب خوشبخت، فونت وبلاگتون رو نمیشه عوض کنید؟
    یا اگه فونتی جز همین نیست، یه شماره درشت ترش کنید که راحت تر بشه خوندش...

    مطمئناً همه از این کامنتینگ راضی میشن.. نگران نباشید...

    راستی یه چیز جالب.. خیلی ها به من میگن خاله.. توی نت البته.. اما خودم هنوز خاله نشدم..


    یه سوال دیگه هم دارم.. از کدهای بلاگفا هم سر در میارید؟ این قالب من اشکال روحی داره و بعضی وقتها به جای اینکه وبلاگم باز بشه میره یه سایت دیگه.. میتونید درستش کنید که براتون بفرستمش؟
    اگه می تونید بهم یه خبر بدید که بهتون زحمت بدم..
    شاد زی همیشه...

    پاسخحذف
  9. سلام جناب خوشبخت..
    فونتتون عااااااااااااالی شده..
    ممنون که به درخواستم اهمیت دادید..
    دوست داشتید تشریف بیارید، وبلاگم به روزه..
    شاد زی همیشه......

    پاسخحذف
  10. makhloogh@hotmail.com

    ایمیل رو به این آدرستون دادم..
    چک بفرمایید..
    شاد زی همیشه دوست خوبم.....

    پاسخحذف
  11. مگه فونتت چه تغغیری کرده ؟؟؟ من که از اول هم با همین فونت میدیدم وبت رو..آخه دیدم هستی میگه فونتت خوب شده تعجب کردم...جریان چیه؟؟؟؟

    پاسخحذف
  12. بابا پس چی شد این پست کلی صبر کردم که ببینم چیه؟؟؟دیگه خابم گرفته حالا فردا میام میبینم...از الان گفته باشمااااااااا اووووووووووووووول

    پاسخحذف
  13. سلام ای بابا باز کامنت من نرسید؟ من قهر نیستم والله این صفحه وب شما مشکل داره چه کار کنننننم؟

    پاسخحذف
  14. سلام جناب خوشبخت می دونی این چندمین بار که واست کامنت می گذارم اما نمی دونم چرا ثبت نمی شه؟فکر کنم حالا دیگه درست شد وگرنه بدون به یادت هستم اوضاع احوال خوب هست؟ خوش می گذره؟ ای دی یا ایمیلت را برام بگذار شاد باشییییی

    پاسخحذف